دو شنبه 16 آذر 1394
ن : fatemeh

 




دو شنبه 16 آذر 1394
ن : fatemeh

 
السَــــلامُ عَلَیـــــکَ یـــــا ابـــاعَـــبْــــدِالـــــلّـــــــه
وَ عًلی اَلارواح الّتـــــی حَــــلَــــت بِـــفـــنـــــائــــک
عَــــلَـــیکَ مّنـــــی ســـــــّلامُ الـــــلّـــــه ابــــــــداً
مــــا بَــــقــــیــــتُ وَ بَــــقـــیَ اَلَــــیـــــلِ وَ الــــنــَـهــار
وَلا جَـــــعَــــلَ الـــــلّـــــهَ آخِــــرَ اَلـعَـهـــدِ منی لـــزیـــارَتکُم
اَلســـــلامُ عَلی الـــــحُــسـَــــیـــن وَعَلی عـَلـی ابـن الـــــحُـــسـَــــیــــن

وَعَلی اُولاد الـــحُـــسـَــــیــــن وعَلی اَصــــحاب الـــحُـــسـَــــیــــن...
"کپی واجب" 
اللهم عجل الولیک الفرج وعافیت والنصر



.
.
.
"اَلسَّلٰامُ عَلَیْکََ یٰا اَبَا الْفَضْلِ الْعَبٰاس"


به احترام "باب الحوائج" هرکی دید،
کپی کنه تا همه سلام بدن...

 




دو شنبه 16 آذر 1394
ن : fatemeh

!!!!!!!

 یه کلاغ و یه خرس سوار هواپیما بودن.

کلاغه سفارش چایی میده.

چایی رو که میارن یه کمیشو

میخوره باقیشو می پاشه به مهموندار!

مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟

 

کلاغه میگه: دلم خواست، پررو بازیه دیگه پررو بازی!

 


چند دقیقه میگذره… باز کلاغه سفارش نوشیدنی میده،

باز یه کمیشو میخوره باقیشومیپاشه به مهموندار.

مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟

کلاغه میگه: دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی!

بعد از چند دقیقه کلاغه چرتش میگیره، خرسه که اینو

میبینه به سرش میزنه که اونم یهخورده تفریح کنه …

مهموندارو صدا میکنه میگه یه قهوه براش بیارن.

قهوه رو که میارن یه کمیشو میخوره

باقیشو میپاشه به مهموندار!مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟

خرسه میگه: دلم خواست! پررو بازیه دیگه پررو بازی!

اینو که میگه یهو همه مهموندارا میریزن سرش

و کشون کشون تا دم در هواپیما میبرن

که بندازنش بیرون. خرسه که اینو میبینه شروع به داد و فریاد میکنه.

کلاغه که بیدار شده بوده بهش میگه: آخه خرس گنده

تو که بال نداری مگه مجبوری پرروبازی دربیاری!!!

 




شنبه 14 آذر 1394
ن : fatemeh

عکس نوشته های رویایی و احساسی ،عکس نوشته های پر محتوا،عکس نوشته های زیبا،عکس نوشته های فاز سنگین،عکس نوشته های عرفانی،عکس نوشته های عارفانه،عکس و متن عرفانی




شنبه 14 آذر 1394
ن : fatemeh

مهربانی

نيما يوشيج در جشن يك سالگي فرزندش نوشت: 

پسرم يك بهار،يك تابستان،يك پاييز و يك زمستان را ديدي!

 از اين پس همه چيز جهان تكراريست جز مهرباني

 




یک شنبه 22 شهريور 1394
ن : fatemeh

...

سهم هر کس از شادی به وسعت لبخند اوست...

 




یک شنبه 24 خرداد 1394
ن : fatemeh

شیخ بهایی

 

آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا:

اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است !

اگر کم کار کند، میگویند تنبل است !

اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند !

اگر جمع گرا باشد، میگویند بخیل است !

اگر ساکت و خاموش باشد، میگویند لال است !

اگر زبان آوری کند، میگویند وراج و پر گوست !

اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند، میگویند ریا کار است !

و اگر نکند، میگویند کافر است و بی دین !

لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد

و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.

پس آنچه باشید که دوست دارید.

........................................................................................

 

شاد باشید، مهم نیست این شادی چگونه قضاوت شود. 

 

 

 




سه شنبه 22 ارديبهشت 1394
ن : fatemeh

فردا

 

هرگز، منتظر” فرداى خیالى” نباش.

سهمت را از” شادى زندگى”، همین امروز بگیر.

فراموش نکن “مقصد”، همیشه جایى در “انتهاى مسیر” نیست!

مقصد” لذت بردن از قدمهاییست، که برمى داریم!

.

.

چایت را بنوش!

نگران فردا مباش،

از گندم زار من و تو مشتی کاه میماند برای بادها.

 

 




دو شنبه 4 اسفند 1393
ن : fatemeh

باور

 

 

کودک کودن یا نابغه دوران؟

                             Image result for ‫لامپ‬‎

روزی ادیسون از مدرسه به خانه بازگشت

و یاد داشتی به مادرش داد وگفت :

این را آموزگارم داد. گفت فقط مادرت بخواند.مادر

در حالی که اشک در چشمان داشت، برای کودکش

خواند:
فرزند شما یک نابغه است و این مدرسه برای او کوچک است.

آموزش او را خود بر عهده بگیرید.

سال ها گذشت مادرش از دنیا رفته بود.

روزی ادیسون که اکنون بزرگ ترین مخترع قرن بود،

در گنجه خانه خاطراتش را مرور می کرد.

برگه ای در میان شکاف دیوار او را کنجکاو کرد آن را درآورده و خواند.
نوشته بود : کودک شما کودن است از فردا او را به مدرسه راه نمی دهیم .
ادیسون ساعت ها گریست.

و در خاطراتش نوشت :توماس آلوا ادیسون کودک کودنی بود

که توسط یک مادر قهرمان به نابغه قرن تبدیل شد.

 

 




چهار شنبه 29 بهمن 1393
ن : fatemeh

نگاه

 




یک شنبه 26 بهمن 1393
ن : fatemeh

بخند و ببخش و فراموش کن

بخـنــد  هــرچـنــد  غـمـگینــی

   بـبخــش  هــرچـنـد  فقیری

 فـرامـوش کــن هــرچـنــد    دلــگیــــری

زیستــن اینــگــونـــه زیـبـاسـت   ...

 بخنـــد و ببخــش و فرامـوش
کـــن

  هــرچـنــد میدانم ...  آســـان نــیســـت. 




پنج شنبه 2 بهمن 1393
ن : fatemeh

*_*




پنج شنبه 2 بهمن 1393
ن : fatemeh

یادت باشد.

 مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر.

. اگر کسی تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن

دیگری پاسخ دهد تلفن را قطع کن.

.هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو

" می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی دانی.

. یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه

می خواهی نوعی شانس و اقبال است.

 .هیچوقت به یک مرد نگو موهایش در

حال ریختن است. خودش این را می داند.

.از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی،

اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.

. در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای درست قضاوت نکن.

. وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی،

لبخند بزن و بگو: "برای چه می خواهید بدانید؟"

.هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن.

 .هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن.

.برای این که به کارت ادامه بدهی، دست و صورتت را بشوی و یک جفت جوراب

و یک پیراهن تمیز بپوش. آن وقت خواهی دید که نیروی دوباره بدست آورده ای.

. راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن.

 .هیچوقت از بازار کهنه فروشها وسیله برقی نخر.

 شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.

. هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر  

به زودی زمانی خواهد رسید که او اجازه این کار را به تو نخواهد داد.

 چتری با رنگ روشن بخر. پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسان است

و به روزهای غمگین بارانی شادی و نشاط می بخشد.

. وقتی کت و شلوار تیره به تن داری شیرینی شکری نخور.

.هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن.

. وقتی در راه مسافرت، هنگام ناهار به شهری می رسی رستورانی

را که در میدان شهر است انتخاب کن.در حمام آواز بخوان.

.در روز تولدت درختی بکار.

.طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی،

مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند.

. بچه ها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر.

 فقط آن کتابهایی را امانت بده که از نداشتن شان ناراحت نمی شوی.

 .ساعتت را پنج دقیقه جلوتر تنظیم کن.

 .هنگام بازی با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند.

.هرگز در هنگام گرسنگی به خرید مواد غذایی نرو.

اضافه بر احتیاج خرید خواهی کرد.

.فروتن باش، پیش از آنکه تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود.

.از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترس.

فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی

می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند .




پنج شنبه 2 بهمن 1393
ن : fatemeh

اگر...

 




شنبه 26 دی 1393
ن : fatemeh

123...

وقتی دنبال آرزوهایت میروی

مدام به کوله پشتیت نگاه کن که مبادا سوراخ داشته باشد

و چیزهایی که امروز داری دوباره بشود آرزوی فردایت .




یک شنبه 21 دی 1393
ن : fatemeh

قایقت شکست؟

 قایقت شکست ؟ پارویت را آب برد ؟ تورَت پاره شد ؟

صیدت دوباره به دریا برگشت..؟ 

 غمت نباشد چون خدا با ماست ! 

هیچ وقت نگو ؛ از ماست که برماست ! 

بگو خدا با ماست.

اگر قایقت شکست، باشد!  دلت نشکند!  دلی را نشکنی.

اگر پارویت را آب برد، باشد ! آبرویت را آب نبَرَد! آبرویی نبری.

اگر صیدت از دستت رفت، باشد! امیدت از دست نرود ! امید کسی را ناامید نکنی.

امروز اگر تمام سرمایه ات از دستت رفت، دستانت را که داری!

 خدایت را شکر کن. دوباره شکر کن !

  اگر چیزی به دست نداریم دست که داریم دوباره به دست می آوریم.

دوباره می سازیم و دوباره به دست می آوریم.

.................. دوباره می خریم و دوباره می خندیم.




پنج شنبه 18 دی 1393
ن : fatemeh

 

11.jpg




یک شنبه 14 دی 1393
ن : fatemeh

.

 

 




جمعه 7 آذر 1393
ن : fatemeh

thanks GOD...




جمعه 18 مهر 1393
ن : fatemeh

 

خدایا تا وقتی تو پشتمی

دیگه مهم نیست کیا جلومن.

 




جمعه 18 مهر 1393
ن : fatemeh

...

 

بازنده ها خوب شروع می کنند

اما برنده ها خوب تموم می کنند...

 




جمعه 18 مهر 1393
ن : fatemeh

...

معلممون چند روز پیش یه جمله قشنگ گفت اونم اینکه:

خدا خودش جواب تلاش آدمو میده...

خدایااا ممنون




پنج شنبه 17 مهر 1393
ن : fatemeh

به نام خدا

 

با توکل به خودش...

مهم نیست چه رویایی داری مهم اینه چقد واسش تلاش میکنی

مهم نیس با چه سرعتی مهم اینه تو داری حرکت میکنی

تو میتونی

حتی اگه دیگران این توانایی رو در تو نبینن

تو میتونی

حتی اگه سقف آسمان کوتاه تر از قد تو باشه

تو میتونی

حتی اگه دیگران عقیده تو رو نداشته باشن

تو میتونی

حتی اگه تو راهت هزارتا مانع باشه

وقتی بخوای

تو میتونی

وقتی ایمان داشته باشی

حاضری واسه هدفت تا پای جون بجنگی

و وقتی واسه هدفت می جنگی

مهم نیست در طول جنگیدنت چندبار شکست میخوری

مهم اینه از شکستت نترسی چون

هر شکستت پلیه واسه رسیدن به پیروزی اگه

ازش نترسی و دوباره بلند شی و موقع بلند شدنت

زیر لب زمزمه کنی(یا الله)

تو میتونی

وقتی میخوای...میتونی

  والسلام

 





سه شنبه 21 مرداد 1393
ن : fatemeh

زمانی،




شنبه 11 مرداد 1393
ن : fatemeh

...

 




شنبه 11 مرداد 1393
ن : fatemeh

حقیقت


 فقط اتاقی همیشه مرتبه و همه چیز سر جاش می‌مونه،

که توش زندگی نکنی!


اگه زندگیت گاهی آشفته میشه و هیچی سر جاش نیست، 

بدون هنوز زنده‌ای و زندگی میکنی!


اما اگر همیشه همه چی آرومه و تو چقدر خوشحالی! 

یه فکری برای خودت بکن...!!




شنبه 11 مرداد 1393
ن : fatemeh

یادمون نره


همیشه ذره ای حقیقت پشت هر "فقط یه شوخی بود"

کمی کنجکاوی پشت " همین طوری پرسیدم"

قدری احساسات پشت" به من چه اصلا"

مقداری عصبانیت پشت " چه می دونم"

اندکی درد پشت "اشکالی نداره " وجود دارد...




شنبه 11 مرداد 1393
ن : fatemeh

چه زود

 کم نیستند شادی ها ،حتی اگر کم باشند.

چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم و به عبورشان می خندیم

چه آسان لحظه ها را به کام هم تلخ می کنیم

و چه ارزان می فروشیم لذت با هم بودن را

چه زود دیر می شود و نمیدانیم که:

فردایی می آید که شاید ما نباشیم.




یک شنبه 29 تير 1393
ن : fatemeh

ادامه داستان

 خب اینم ادامه داستان دخترک ببخشید دیر شد

دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه

را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود،

وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن

آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود.

در همین لحظه دخترک گفت: آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم!

اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود

سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است....

و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار،

آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری

خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت

و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است.

نتیجه ای که 100 درصد به نفع آنها بود.

........................................................................................

1ـ همیشه یک راه حل برای مشکلات پیچیده وجود دارد.

 

2ـ این حقیقت دارد که ما همیشه از زاویه

خوب به مسایل نگاه نمی کنیم.

 

3ـ هفته شما می تواند سرشار از افکار

و ایده های مثبت و تصمیم های عاقلانه باشد.

 




سه شنبه 17 تير 1393
ن : fatemeh

موسیقی روییدن




سه شنبه 17 تير 1393
ن : fatemeh

داستان جالب

 روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کر

د که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض

گرفته بود، پس می داد. کشاورز دختر زیبایی داشت که

خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد

طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد،

پیشنهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند

بدهی او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد

و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد

گفت: اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید

و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم،

دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد.

اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود

و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد

لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود،

اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.

این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد

و زمین آنجا پر از سنگریزه بود.

در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت.

دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او

دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت.

ولی چیزی نگفت! سپس پیرمرد از دخترک خواست

که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.

..........................................................

تصور کنید اگر شما آنجا بودید چه کار می کردید؟

چه توصیه ای برای آن دختر داشتید؟

اگر خوب موقعیت را تجزیه و تحلیل کنید می بینید که سه امکان وجود دارد:

 

1ـ دختر جوان باید آن پیشنهاد را رد کند.

2ـ هر دو سنگریزه را در بیاورد و نشان دهد که پیرمرد تقلب کرده است.

3ـ یکی از آن سنگریزه های سیاه را بیرون بیاورد

و با پیرمرد ازدواج کند تا پدرش به زندان نیفتد.

 

لحظه ای به این شرایط فکر کنید. هدف این حکایت ارزیابی

تفاوت بین تفکر منطقی و تفکری است که اصطلاحا جنبی نامیده می شود.

معضل این دختر جوان را نمی توان با تفکر منطقی حل کرد.

به نتایج هر یک از این سه گزینه فکر کنید، اگر شما بودید چه کار می کردید؟! 

جواباتونو بگید تا ادامه داستانو بزارم




سه شنبه 17 تير 1393
ن : fatemeh

زلال

 اب دریا باشی یا چاه فرقی نمی کند

زلال که باشی آسمان در توست...




شنبه 14 تير 1393
ن : fatemeh

ماهی




شنبه 14 تير 1393
ن : fatemeh

جالب

خب همین اول بگم هرکی میخواد سرگیجه نگیره امتحان نکنه

به مدت سی ثانیه به مرکز این عکس نیگا کنین

بعد از سی ثانیه یه نگا یه دستتون بندازید.

دوستان عزیز من بی تقصیرم!!




شنبه 14 تير 1393
ن : fatemeh

خوب زندگی کن ...

امیدوارم آنقدر خوب باشیم

و زیبا زندگی کنیم

که وقتی از خط پایان زندگی می گذریم

کسی دست نزند...


 




شنبه 14 تير 1393
ن : fatemeh

ناامید




شنبه 14 تير 1393
ن : fatemeh

صبر

براي تمــــــام رنـج هايـي كه مي بري صــبــــر كن

صبـــــــــــر اوج احترام به حکمت های خداست...
 




شنبه 14 تير 1393
ن : fatemeh

دوران




شنبه 14 تير 1393
ن : fatemeh

زندگی

در کتاب چهار فصل زندگی

صفحه ها پشت سرِ هم مي روند

هر يك از اين صفحه ها، يك لحظه اند

لحظه ها با شادي و غم مي روند...

گريه، دل را آبياري مي كند

خنده، يعني اين كه دل ها زنده است...

زندگي، تركيب شادي با غم است

دوست مي دارم من اين پيوند را

گر چه مي گويند: شادي بهتر است

دوست دارم گريه با لبخند را

 




شنبه 14 تير 1393
ن : fatemeh

پسر بچه

 

روزی پسر بچه‌ای در خیابان سکه‌ای یک سنتی پیدا کرد.

او از پیدا کردن این پول، آن هم بدون هیچ زحمتی، خیلی ذوق زده شد.

این تجربه باعث شد که بقیه روزها هم با چشمهای باز،

سرش (به دنبال گنج) را به سمت پایین بگیرد! او در طول زندگی،

۲۹۶ سکه ۱ سنتی، ۴۸ سکه ۵ سنتی، ۱۹ سکه ۱۰ سنتی، ۱۶ سکه ۲۵ سنتی،

۲ سکه نیم دلاری و یک اسکناس مچاله شده ۱ دلاری پیدا کرد؛

یعنی در مجموع ۱۳ دلار و ۲۶ سنت.

در برابر به دست آوردن این ۱۳ دلار و ۲۶ سنت،

او زیبایی دل انگیز ۳۱۳۹۱ طلوع خورشید،

درخشش ۱۳۷ رنگین کمان و منظره درختان افرا در سرمای پاییز را از دست داد.

او هیچ گاه حرکت ابرهای سفید را بر فراز آسمان،

در حالی که از شکلی به شکل دیگر در می‌آمدند، ندید. پرندگان در حال پرواز،

درخشش خورشید و لبخند هزاران رهگذر، هرگز جزئی از خاطرات او نشد.


 




صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد

خرید فانی بافت">خرید فانی بافت

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آرزو های زیبا و آدرس orkide-prettywishes.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.