دو شنبه 22 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

زمین

ghazal139.loxblog.com:منبع




شنبه 20 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh




چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

@#@#

 

  • مرد مقدس

شیطانی به شیطان دیگر گفت: آن مرد مقدس متواضع رانگاه کن

که در جاده راه می رود. دراین فکرم که به سراغش بروم

و روحش را در اختیار بگیرم…
رفیقش گفت: به حرفت گوش نمی دهد…

تنها به چیزهای مقدس می اندیشد.
اما شیطان دیگر، بدون توجه به این حرف خود را به شکل ملک

مقرب جبرئیل دراورد و در برابر مرد ظاهر شد.
گفت: آمده ام به تو کمک کنم.
مرد مقدس گفت: باید من را با شخص دیگری اشتباه گرفته باشی…

من در زندگی ام کاری نکرده ام که سزاوار توجه یک فرشته باشم.
و به راه خود ادامه داد، بی آنکه هرگز بداند از چه چیزی گریخته است….


  • مرد پلید

مرد پلیدی، درآستانه مرگ، کنار دروازه ی

دوزخ به فرشته ای برمی خورد.
فرشته به او می گوید: فقط کافی است در زندگی ات

یک کار خوب انجام داده باشی، و همان یاری ات می کند.

خوب فکر کن.مرد به یاد می آورد که یک بار،

هنگامی که در جنگلی راه می رفت، عنکبوتی را سر راهش دید

و راهش را کج کرد تا آن را له نکند.
فرشته لبخند می زند و تار عنکبوتی از آسمان فرود می آید
.

تا مرد بتواند از راه آن به بهشت صعود کند. گروهی از محکومان

دیگر نیز از تار عنکبوت استفاده می کنند

و شروع می کنند به بالا رفتن از آن. اما مرد،

از ترس پاره شدن تار، به سوی آنها برمی گردد و آنها را هل می دهد.

در همین لحظه، تار پاره می شود،

و مرد بار دیگر به دوزخ برمی گردد…
صدای فرشته را می شنود که: افسوس، خودخواهی ات

تنها کار خوبی را که انجام داده بودی، به پلیدی تبدیل کرد…

 




چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

دعوای گنجشک ها




چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

انتخاب کن.

باد می وزد …

میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی

تصمیم با تو است . . .

 




چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

یه نصیحت کوچیک


Study....
Stud....         
Stu....          
St...             
S...              
Sl....
Sle....
Slee....
Sleep....
Sleeeeeeeeeeeeep....

z z Z Z... -_-




چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

پول

چارلی چاپین:پس از سالها فقر به ثروت وشهرت رسیدم و در کهنسالی آموختم،

با پول میشود خانه خرید ولی آشیانه نه!

رختخواب خرید ولی خواب نه!

ساعت خرید ولی زمان نه!

مقام خرید ولی احترام نه!

کتاب خرید ولی دانش نه!

آدم میشه خرید ولی دل نه!

"اما افسوس دیر فهمیدم!!!"




چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

راز خوشبختی...




چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

رز آبی

چهار نفر از اعضاء خانواده قرار بود به مهمانی به منزل ما بیایند.

همسرم سخت مشغول تهیّه و تدارک بود.
پیشنهاد کردم به سوپرمارکت بروم و بعضی اقلامی را که لازم بود بگیرم،

مثل لامپ، حوله کاغذی، کیسه زباله، مواد شوینده و امثال آن.  از خانه بیرون رفتم.

ادامه داستان




شنبه 12 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

!!!

به نقطه میان دایره ها نگاه کنید

و سرتون رو عقب و جلو بیارید

اونوقت می بینین که دایره ها می چرخند!!




جمعه 12 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

.-.-.-.

کسی که در برابر خداوند زانو می زند؛

می تواند در برابر هر کسی ایستادگی کند ...

 




جمعه 12 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

@#@#

 

دنیا آنقدر وسیع است که برای همه مخلوقات جا دارد.

به جای آن که جای کسی را بگیرید تلاش کنید

جای واقعی خود را پیدا کنید.




جمعه 12 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

یاد خداوند

یاد خدا = درمان هر درد




جمعه 12 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

.>#@




جمعه 12 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

،،،،

هفت راز موفقیت:

من جوابها را در اتاقم پیدا کردم.

سقف گفت : اهداف بلندی داشته باش.

پنکه گفت:خونسرد باش.

ساعت گفت: هر دقیقه با ارزش است.

آیینه گفت: قبل از هر کاری به بازتاب آن بیندیش.

پنجره گفت: دنیا را بنگر.

تقویم گفت:به روز باش.

در گفت: در راه اهدافت سختی ها را هل بده و کنار بزن.

 




جمعه 12 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

معلم

معلم ، کسی که "ع ش ق "را به من آموخت.

معلم، کسی که "م ح ب ت" کردن را به من یاد داد.

معلم ،کسی که "ف د ا ک ا ر ی "را از او فرا گرفتم.

معلم، کسی که "ف ک ر " و  "ان دی ش ه "من با او پرورش یافت.

معلم ،ای کسی که "الفبای زندگی" رابه من آموختی،

روزت مبارک.

هر کی دوست داره یه جمله به معلمش تقدیم کنه.




پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

به یاد داشته باش

همیشه به یاد داشته باش؛

در مجلسی وارد شدی زبانت را نگه دار

در سفره ای نشستی شکمت را نگه دار

در خانه ای وارد شدی چشمانت را نگه دار

در نماز ایستادی دلت را نگه دار




پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

دنیا

حکایت این دنیاست...




پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

شعور

داشتن مغز دلیل قطعی بر انسان بودن نیست !

پـســتـه و بـادام هــم مـغز دارن !

برای انسان بودن باید شعــــــــــــور داشت !!!!

 




پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

شمع

یک شمع می تواند بدون آنکه خاموش شود


هزاران شمع دیگررا روشن کند


مثل مهربانی که هیچ وقت با


تقسیم شدن کم نمی شود


زیباست که ببینی کسی میخندد


وزیباتر اینکه بدانی خودت


باعث خنده اش شده ای.

 

 




پنج شنبه 4 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

تست جااالب

 

کسایی که میخوان ببینن هوششون چند ساله است!
روی عنوان زیر کلیک کنن اگه خوشتون اومد مدیونین نظر ندین!!!

 

تو این تست باید اعداد رو پس از یک بار دیدن از کوچیک به بزرگ مرتب کرد.

 

تست سن هوش1

تست سن هوش2

 

 

 




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

خدایا چرا با او قهر نمیکنی؟

 

خدا :ای بنده من نماز شب بخوان آن یازده رکعت است.
بنده : خدایا خسته ام نمیتوانم.
خدا : ای بنده من دو رکعت نمازشفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده : خدایا خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.
خدا: ای بنده من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان.
بنده : خدایا سه رکعت زیاد است.
خدا: ای بنده من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا امروز خیلی خسته ام آیاراه دیگری ندارد.
خدا؛ ای بنده من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا ا...
بنده: خدایا من در رختخواب هستم واگر بلند شوم خواب از سرم میپرد.
خدا: ای بنده من همان جا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یاا...
بنده: خدایا هوا سرد است نمیتوانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم.
خدا: ای بنده من در دلت بگو یا ا... ما نماز شب را برایت حساب میکنیم.
بنده اعتنایی نمیکند و میخوابد...
خدا: ای ملائکه من ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به نماز صبح نمانده او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب بامن حرف نزده.
ملاءکه :خداوندا دوباره او را بیدارکردیم اما باز خوابید.
خدا: ای ملاءکه من در گوشش بگویید پروردگار منتظرتوست.
ملاءکه: پروردگارا باز هم بیدار نمیشود.
خدا: اذان صبح را میگویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده من بیدار شو نماز صبحت قضا میشود خورشید از مشرق سر برآورد.
ملائکه: خداوندا نمیخواهی با او قهرکنی؟؟
خدا: او جز من کسی را ندارد شاید توبه کرد... 

بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من چنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صدها خدا داری....          

 
 برگرفته:http://dm95.mihanblog.com/

 

 




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

یادآوری




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

..........

شخصی در حال مرگ بود و قبل از مرگش  وصیت کرد:

من 17 شتر و 3 فرزند دارم ،


شتران مرا طوری تقسیم کنید که بزرگترین فرزندم نصف انها را و

فرزند دومم یک سوم انها را و

فرزند کوچکم یک نهم مجموع شتران را به ارث ببرند.

وقتی که بستگانش بعد از مرگ او این وصیت نامه را مطالعه کردند

متحیر شدند و به یکدیگر گفتند ما چطور می توانیم ا

ین 17 شتر را به این ترتیب تقسیم کنیم ؟

و بعد از فکر کردن زیاد به این نتیجه رسیدند که تنها

یک مرد در عربستان می تواند به انها کمک کند ،

بنابراین انها به نزد امام علی(ع) رفتند تا مشکل خود را مطرح کنند

حضرت فرمود: رضایت میدهید که من شترم

را با شتران شما اضافه کنم آنگاه تقسیم بنمایم.

گفتند: چگونه رضایت نمی دهیم. پس شتر خویش را

به شتران اضافه نمود و به فرزند بزرگ که سهمش نصف شتران بود،

نه شتر داد. به فرزند دوم که سهمش ثلث شتران بود،

شش شتر داد و به فرزند سوم که سهم او یک نهم بود،

دو شتر داد و در اخر یک شتر باقی ماند که همان شتر حضرت بود.




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

مهارت...

خدایا...

مهارت مراقبت از آنچه بما داده ای را در قلبمان قرار ده

زیرا ما در از دست دادن داشته هایمان استاد شده ایم.                

                                                                دکتر شریعتی

 




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

تنبلی

 

 آرزوهایت را خواهد دزدید تنبلــــــــــــــــی .

به تن که بله گفتی می شوی تنبل




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

@@@

مرد: چی بگم؟ خداکنه زودتر بشه !!

مگه من چقدر طاقت دارم؟

زن: اگر از پیشت برم؟

مرد: فکرش هم ناراحتم می کنه!!

زن: منو دوست داری؟

مرد: البته ، مطمئن باش !! مگه شک داری ؟

زن: آیا تا حالا به من خیانت کردی ؟

مرد: نه ! به هیچ وجه در ضمن از سوالت هم خوشم نیومد.

زن: منو مسافرت میبری؟

مرد: اگر وقت کنم هر روز!!

زن: آیا منو میزنی؟

مرد: به هیچ وجه ! من از این آدما نیستم!

زن: میتونم بهت اعتماد کنم؟

مرد: چی ؟؟؟؟؟

...............................

حالا همینو از پایین به بالا بخون.

 

 




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

پرش..

ممکن است به آرامی راه بروم اماهیچگاه به عقب راه نخوام رفت
مگر زمانی که خود را آماده پرش طول ببینم...




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

تاب

کسی ازا ین تابا سراغ داره آیا؟؟!!!!




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

من.

وقتی با مشکلات روبرو میشویم ،

به خدا میگوییم چرا من ؟
اما زمانی که خوشحالی به ما روی میآورد ،

صحبتی از خدا نیست
یاد بگیریم که در هر وضعیت بگوییم:

بله خدا !

خود من.






چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

نردبان..

 

 

 

دزدی از نردبان خانه ای بالا می رفت. از شیار پنجره
شنید که کودکی می پرسد:
خدا کجاست؟
صدای مادرانه ای پاسخ می دهد: خدا در جنگل است، عزیزم.
کودک می پرسید: چه کار می کند؟
مادر می گفت: دارد نردبان می سازد.
دزد از نردبان خانه پایین آمد و در سیاهی شب گم شد
سالها بعد دزدی از نردبان خانه حکیمی بالا می رفت.
از شیار پنجره شنید که کودکی می پرسید:
خدا چرا نردبان می سازد؟
╬═♥╬
╬♥═╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬

حکیم از پنجره به بیرون نگاه کرد. به نردبانی که سالها
پیش،از آن پایین آمده بود و رو به کودک گفت:
برای آنکه عده ای را از آن پایین بیاورد و عده ای را بالا ببرد...




خرید فانی بافت">خرید فانی بافت

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آرزو های زیبا و آدرس orkide-prettywishes.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.